تدوین چارت شعب براساس استراتژی های شرکت بیمه

  • تدوین چارت شعب براساس استراتژی های شرکت بیمه

    ارسال شده توسط مجتبی نصریان در 18 اردیبهشت 1400 در 12:28 بعد از ظهر

    شرکت های بیمه، همانند سایر صاحبان کسب و کار، دارای یکسری اهداف، چشم اندازها، و استراتژی ها هستند.
    سوال 1:آیا مدیران، کارشناسان و سایر ارکان شعب، با درنظر گرفتن استراتژی های شرکت بیمه انتخاب می شوند؟

    پی نوشت: دغدغه های مسائل فنی، بازاریابی، پشتیبانی از شبکه فروش، نشئت گرفته از پاسخ به سوالات فوق می باشد.

    مجتبی نصریان پاسخ داد 2 سال، 11 ماه پیش 2 عضو · 2 پاسخ ها
  • 2 پاسخ ها
  • فرهاد عظیمی

    عضو
    18 اردیبهشت 1400 در 12:49 بعد از ظهر

    با سلام

    به نظر من بله دقیقا همین طوره و انتخاب روسا، مدیران و کارکنان شعب بر اساس استراتژیهای شرکت یا بهتره بگم استراتژیهای مدیران ارشد سازمان هست.

    ولی بحثی که اینجا وجود دارد این است که سازمانها دو جور استراتژی دارند استراتژی های آشکار و پنهان. اشکارها همان هاست که به صراحت بیان می کنند ولی پنهان ها استراتژی هایی است که قلباً به آن اعتقاد دارند و در چارچوب ان کار می کنند.

    مثلا مدیر عاملی که به دلایلی می داند عمر مدیریتش کوتاه مدت است با مدیر عاملی که خیالش راحت است دو استراتژی پنهان متفاوتی دارند. اولی به دنبال این است که در این مدت کوتاه هر چه می تواند بهره برداری شخصی کند. به همین دلیل تا می تواند پستهای سازمانی و موقعیت هایی مانند ریاست شعبه و … را خرج منافع خود می کند و شاید گفت پس انداز می کند برای روز مبادا ولی دومی برای اثبات اینکه مدیر لایقی است و قابل اعتماد است نیروهای ماهر جذب می کند. هر چند در گروه دوم هم استخدام های سفارشی داریم ولی این استخدام ها در پستهای کلیدی نیست.

    • مجتبی نصریان

      بنیان گذار
      18 اردیبهشت 1400 در 2:15 بعد از ظهر

      سلام
      موافق نظر شما هستم جناب آقای عظیمی. اما باید به یک مساله توجه داشت، و آن شبکه ی فروش است که دغدغه های بلند مدت دارند وقرار است از راه فروش بیمه نامه، کسب درآمد کنند، چگونگی مواجهه ی شبکه فروش با شعبی با ساختار ضعیف و اصطلاحاً چیده شده توسط مدیرعاملان موقتی چیست؟ نقش هیات مدیره شرکتها چی میشه؟
      خاطره ای یادم اومد از یک شرکت بیمه که چند سال پیش با مدیرعاملی با اخلاق و باشخصیت کارش رو شروع کرد، خیلی ها از همه طرف بهش فشار آوردن که فلانی و فلانی و فلانی رو استخدام کن توی بخش های مختلف سازمان. اما آن مدیرعامل زیر بار نرفت و ناگزیر پس از 4 سال مقاومت استعفا داد و عطای مدیر عاملی در آن رکت را به لقایش بخشید. سیاست و برنامه ی کسب و کار آن شرکت اصلاً توسعه ی نیروی انسانی شرکت نبود، اعتقاد مدیر عامل این بود که سهم کمتر بازار، اما سود بیشتر، درحالی که هیات مدیره به دنبال این بودند که سهم را بالا ببریم چون با سهم بالا از بازار است که به سود می رسیم. تناقصات در دیدگاه مدیریت ارشد، باعث حذف آن مدیرعامل شد!
      حال باید دید که واقعاً آن مدیرعاملی که می آید تا تیم قوی شکل دهد، چرا در کشور ما ، دوام نمی آورد . ؟
      هیات مدیره وسهامداران ، نقش کلیدی و اساسی در توفیق مدیرعامل و تیم اجرایی آن دارند. شرکتی که استراتژی را از روی کاغذ میخواهد پیش ببرد، به جایی نخواهد رسید.
      اما
      شرکتی که استراتژی را درعمل پیاده سازی میکند و از راس هرم مدیریتی تا انتها که یک نگهبان شرکت باشد، می دانند که چشم نداز شرکت، برنامه ها و رویکردهای آن چیست، قطعاً آینده ی درخشانی در انتظارش است. این شرکت هست که زیر بار مدیران سفارشی نمی رود، زیر بار تحمیل نیروهای فرمایشی نمی رود و….. / این شرکت است که موفقیت شبکه ی فروش را تضمین میکند.
      شرکتی با رویکرد بلند مدت، شعب را توانمند می کند تا شبکه ی فروش در همه ی جنبه ها شعبه را همراه خود بداند و دغدغه ی بی کفایتی شعبه و عدم پشتیبانی کارشناسان شعبه را نخواهد داشت.

Log in to reply.