-
مهرداد خواجه نوری
ارسال شده توسط ف. حسین نژاد (روابط عمومی شاب) در 13 می 2021 در 9:50 ب.ظفرهاد عظیمی پاسخ داد 3 سال، 6 ماه پیش 3 عضو · 9 پاسخ ها -
9 پاسخ ها
-
پیشینه اجرائی
· سرپرست شورای برنامه های رادیو و تلویزیون دانشجویان دانشگاه.
· استخدام در شرکت IBM از ابتدای زمستان 1352
· استخدام در شرکت بیمه امید از مهر 1353
· استخدام در شرکت بیمه حافظ از امرداد 1354
· کارگزاری بیمه بین المللی “سیف کاور” (پوششگر) از مهر 1354
· تاسیس شرکت ایران حامی در مهر 1363 که در تاریخ 27 مهر 1369، شد شرکت کارگزاری بیمه ایران حامی.
· 1365 دوره آموزشی سه ماهه نزد کارگزاری بیمه C.T.Bowring در لندن که بعدها به مارش تغییر نام داده شد.
· بین سالهای 1363 تا 1371 عضو شورای عالی بیمه
· بین سالهای 1373 تا 1377 عضو هیات ارزیاب موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
· تا مرداد ماه سال 1379، رئیس هیات مدیره شرکت کارگزاری بیمه ایران حامی
· تا سال 1385 سهام دار و مشاور شرکت کارگزاری بیمه ایران حامی
· از سال 1385 تا سال 1387، دبیرکل سندیکای بیمه گران ایران
· از سال 1383، بعنوان عضو هیات مدیره (بعنوان نماینده شرکت حمل واردات ایران) در شرکت کشتیرانی آریا (سهامی عام)
· تاسیس و رئیس هیات مدیره شرکت ایران بازدید (نماینده شرکت Intertek Testing Services (Intertek)).
· عضو هیات مدیره انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته برای سه دوره،
· در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران و ایران، با سمتهای مختلفی شامل: عضو هیات مدیره
· مرکز آموزشهای کاربردی، نایب رئیس کمسیون حمل و نقل و گمرک و عضو هیات نمایندگان برای پنج دوره.
· عضو شورا و عضو کمیسیون بیمه کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بینالمللی.
· از 1393 تا 1394 عضو شورای عالی بیمه
· عضو انجمن حرفه ای صنعت بیمه
· از اعضای پیشکسوت و مشاور هیات مدیره انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته
· تاسیس شرکت تامین ترابر ایرانیان.
-
آثار:
· انتشار دو کتاب از برنامه های رادیوئی، درباره”هوشنگ گلشیری” و “الکساندر سولژنیتسین”
· بیش از 600 مقاله چاپ شده در مجلات (از جمله “صنعت حمل و نقل” و “ترابران”) و سایت های اینترنتی حرفه ای ایرانی.
· ترجمه مجموعه “کلوزها بیمه باربری” (وقت) با همکاری دکتر جباری و دکتر نادر مظلومی.
-
سایر:
· دریافت تندیس زرین از انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته، به مناسبت 45 سال خدمت به صنعت بیمه و صنعت حمل و نقل بینالمللی ایران.
-
از زبان دیگران
مصاحبه روابط عمومی شاب با جناب آقای مهرداد خواجه نوری
به دلیل محدودیت های کرونایی امکان مصاحبه حضوری مقدور نبود بنابراین از جناب آقای خواجه نوری خواهش کردیم که یک مصاحبه نوشتاری با ایشان داشته باشیم که در ادامه آورده شده است. ضمنا مطالب این گفتمان از همین مصاحبه استخراج شده است.
سلام
مهرداد خواجه نوری هستم، متولد شهریور سال 1327 شمسی در تهران. پس از اتمام تحصیل، در دبیرستان کمال، در سال 1345، برای تحصیل در رشته پزشکی، به شیراز (دانشگاه پهلوی سابق) رفتم، ولی پس از غوطه در رشته های اقتصاد و بعد ادبیات انگلیسی، بالاخره فارغ التحصیل کارشناسی تاریخ شدم.
در بیشتر این سالها سرپرست شورای برنامه های رادیو و (آن اواخر) تلویزیون دانشجویان دانشگاه بودم و از جمله دو کتاب از برنامه های رادیوئی، درباره”هوشنگ گلشیری” و “الکساندر سولژنیتسین” منتشر کردم.
در سال 1359 و در حین کار، برای اخذ کارشناسی ارشد، در رشته “پرورش مدیر”، در سازمان مدیریت صنعتی (بعد از دوبار تلاش و موفقیت در امتحان کتبی و شکست به حق در مصاحبه شفاهی، در مرکز مطالعات مدیریت ایران: ICMS) پذیرفته شدم که بدلیل وقوع انقلاب فرهنگی، بعد از پنج ماه، این دوره 18 ماهه منتفی شد.
به محض خاتمه دوره نظام وظیفه (ستوان 2 دژبان، مامور تدریس در مرکز زبان نیروی زمینی) از ابتدای زمستان سال 1352 به استخدام شرکت IBM درآمدم. اما زود، اغفال شدم و در آغاز مهر ماه 1353 به اصرار پدرخانم (نام پرآوازه، از موسسین بانک صادرات ایران و بعد شرکت بیمه امید) از IBM مستعفی و مستخدم شرکت بیمه امید شدم ( و بعداً فهمیدم، با 20% حقوقی که در IBM می گرفتم) برای “تحقیق و توسعه”: با حال بد حضور در آن سوپرمارکتی که شبیه بقالی اداره می شد (و با همه محبت و اعتمادی که مرحوم مهندس مصطفی امیر معزی، پدر محبوب خانم محبوبم، به من داشتند) در مرداد ماه 1354، اغفال شرکت تازه تاسیس بیمه حافظ شدم (که مدیر عاملش، مدیر سابق دفتر بودجه نخست وزیری بود، در 29 سالگی). اما آنجا هم تو زرد درآمد (یا من تهی بودم) و دو ماه بیشتر دوام نیاوردم. استخدام شدم تا بروم و مدیر پایگاه بوشهر، یکی از بزرگترین شرکتهای حمل و نقل داخلی و بین المللی شوم (مال گروه برادران “ساربانها”( ولی تا پایگاه و دفترم آماده شود، دوست و رئیس یگانه، عباس بلورفروشان، دعوتم کرد به کار در کارگزاری بیمه بین المللی “سیف کاور” در مهر 1354و بعد مجبور شد که نامش بشود “پوششگر”.
بعد از ملی شدن شرکتهای بیمه، در تابستان 1358، هنوز تا بهمن 1359 در همانجا بودم. تا آقای بلورفروشان تصمیم به ادامه زندگی و کار در خارج از ایران گرفتند، ولی محل کار و باقیمانده پورتفوی خود را دادند به من و دوست و همکار قدیمی، کامبیز ملک اسماعیلی، که با پروانه، آقای احمد رهنما، ادامه کار دادیم تا تیرماه 1360، که این آخرین پروانه کارگزاری بیمه تمدید نشد. بعد،
علیرضا بلورفروشان هم که مثل بقیه، پروانه کارگزاری شرکتی که از مدیران آن بود (به نام ایران و فرانسه و با مشارکت یک کارگزاری معتبر فرانسوی) توسط بیمه مرکزی وقت تمدید نشده بود، به ما پیوست. یک نمایندگی بیمه به نام علیرضا، از شرکت بیمه آسیا گرفته شد در مرداد 1360 ( به شماره 63). اما در مهر 1363 بالاخره، شرکت ایران حامی را درست کردم ( با مشارکت کامبیز ملک اسماعیلی و علیرضا بلورفروشان و محمد رضا خاوری). قبل از اخذ پروانه نخسین کارگزاری بیمه پس از ملی شدن و بعدها ادغام شرکتهای بیمه، علیرضا بلورفروشان، از ما جدا شد، هر چند که دوستی و همکاری با او، که خواهر نازنینش، همسر برادر مرحوم من، مهران، بود (خود علیرضا قبل از این مرحوم شد) تا زمان در گذشتش، ادامه یافت.
در تاریخ 27 مهر 1369، شدیم شرکت کارگزاری بیمه ایران حامی، و خبر آن از جمله در شماره 403 مورخ 18 ژانویه 1991 FTBI-INSURANCE منتشر گردید.
در اواخرسال 1356، از طرف آقای عباس بلورفروشان، برای دوره ای سه ماهه به لندن رفتم ، نزد کارگزاری بیمه C.T.Bowring (که در دو دهه بعد، به کلی به نام صاحب بعدیش، تبدیل به Marsh شد که مشهور است که بزرگترین کارگزاری بیمه جهان می باشد). این دوره آموزشی، از جمله در شکل گیری روابط با بازار بین المللی، بسیار موثر شد.
تا مرداد ماه سال 1379، رئیس هیات مدیره شرکت کارگزاری بیمه ایران حامی و پس از آن تا سال 1385 سهام دار و مشاور این شرکت بودم. این شرکتی بود که دو طرح ملی مهم را در جهت توسعه ترانزیت عملیاتی کرد که اینک سر گذشت دیگری پیدا کرده است.
از سال 1385 تا سال 1387، دبیرکل سندیکای بیمه گران ایران بودم، که خود، آن را از لحاظ ثبتی احیا کردم.
همچنین از سال 1383، بعنوان عضو هیات مدیره (بعنوان نماینده شرکت حمل واردات ایران) در شرکت کشتیرانی آریا (سهامی عام) انتخاب شدم:در دو دوره اخیر،بنام خودم.
در سال 1368، شرکت ایران بازدید را تاسیس و خود رئیس هیات مدیره آن شدم. این شرکت نماینده Intertek Testing Services (Intertek) بود. شرکت ایران بازدید یکی از بزرگترین شرکتهای بازرسی (در ایران) در زمینه بازرسی صادرات نفت خام، مواد پتروشیمی و فرآوردهای نفتی شد.
از مرداد ماه سال 1378، این شرکت وارد فاز جدیدی شد که نتیجه آن سرمایه گذاری Intertek در شرکت ایران بازدید گردید. شرکت ایران بازدید، بدلیل تحریمهای اعمال شده علیه ایران، در اردیبهشت ماه سال 1392 فروخته شد.
اینجانب همچنین، یکی از اعضای فعال جامعه بازرگانی ایران بوده ام. از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
· عضو هیات مدیره انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته برای سه دوره،
· در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران و ایران، با سمتهای مختلفی شامل: عضو هیات مدیره
· مرکز آموزشهای کاربردی، نایب رئیس کمسیون حمل و نقل و گمرک و عضو هیات نمایندگان برای پنج دوره. در ضمن، اینجانب، عضو شورا و عضو کمیسیون بیمه،کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی، بوده ام.
در گذشته (بین سالهای 1363 تا 1371) و بعد از 1393 تا 1394 عضو شورای عالی بیمه ، و (در بین سالهای 1373 تا 1377) عضو هیات ارزیاب موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران بودم. و در حال حاضر نیز عضو انجمن حرفه ای صنعت بیمه می باشم و تا فصل تابستان 1392، از اعضای پیشکسوت و مشاور هیات مدیره انجمن کشتیرانی و خدمات وابسته بودم. و تندیس زرین هم از انجمن مذکور دریافت کرده ام، به مناسبت 45 سال خدمت به صنعت بیمه و صنعت حمل و نقل بینالمللی ایران.
سخنرانی های بسیاری در سمینارهائی در ایران و انگلستان ارائه داده ام و همچنین دارای بیش از 600 مقاله چاپ شده در مجلات (از جمله “صنعت حمل و نقل” و “ترابران”) و سایت های اینترنتی حرفه ای ایرانی می باشم.
مجموعه “کلوزهای بیمه باربری” (وقت) را هم با همکاری دکتر جباری و دکتر نادر مظلومی، ترجمه کردیم که کمیته ایرانی ICC آن را چاپ کرد.
در زمان خصوصی شدن مجرد صنعت بیمه، جناب آقایان مهدی علوی و علی ضیائی، پیشنهاد دادند که با خرید سهم در هیات موسس شرکتهای (بیمه کارآفرین و بیمه سامان)، عضو شوم:
توضیح دادم که چرا تمایل به خرید سهم در شرکتهای بیمه ندارم (با خجالت از ایشان). جناب آقای دکتر همتی و جناب آقای طهماسبی هم (وقتی در بیمه مرکزی ایران مسئولیت داشتند)، پیشنهاد دادند که اگر مدیرعاملی یک حرکت بیمه خاص را قبول کنم، پروانه آن شرکت را خواهند داد (با معذرتخواهی نپذیرفتم).
البته که علاقمند به کار در صنعت بیمه داشتم و دارم: چون تجربه شرکت کارگزاری بیمه را پشت سر گذاشته بودم، در ارتباط با خدمات پروژه های بیمه مسئولیت متصدیان حمل و نقل، چند سالی است که شرکت تامین ترابر ایرانیان را تاسیس کردم (و اینک در حال تجدید ساختار آن هستم).
حالا دیگر بیش از 46 است که در کنار صنعت بیمه (و همیشه در بخش خصوصی و یا منتخب بخش خصوصی) هستم و افتخار می کنم.
خواهشمندیم مطالب خود در خصوص نامداران بیمه را به نشانی contact@sib.social ارسال فرمایید. مطالب ارسالی شما با ذکر نام شما منتشر خواهد شد.
-
از زبان جناب آقای ثبات:
مهرداد خواجه نوری از آنهایی است که بی آنکه تقلایی برای محبوبیت بکند دوست داشتنی است،
خیلی شبیه مُرادش مرحوم ایرج علی آبادی.
دلم می خواهد سالیان دراز همچنان بماند و ببالد و بدرخشد، دانش اندوزی کند و مهرورزی.
-
از زبان سرکار خانم پری میرزائی رضائی:
۱- جانا سخن از زبان ما می گویی.
2- دنبال کلمات میگشتماما پیدا نمیکردم. ممنون که حرف دل بنده را به شیوا ترین شکل بیان کردید.
۳_وجود جناب خواجه نوری در صنعت بیمه مایه مباهاته.
۴_ممنون که هستین.
-
-
Log in to reply.