• فرهاد عظیمی

    عضو
    21 ژوئن 2023 در 7:44 ب.ظ

    سلام و درود سرکار خانم موسوی عزیز

    در ظاهر همین طور است که شما می فرمایید. انگار خروجی این ماده منطقی نیست و به ضرر بیمه گذار است، اما اینطور نیست. بیایید به فلسفه مرور زمان نگاهی بیاندازیم و ببینیم علت درج این شرط چیست.

    علت اصلی درج شرط مرور زمان عوامل اقتصادی است. تصور کنید در قرارداد بیمه مرور زمان وجود نداشته باشد. شرکت بیمه یک بنگاه اقتصادی است و در پایان سال باید سود و زیان خود را محاسبه و در صورت سودده بودن آنرا بین سهامداران تقسیم کند. برای محاسبه سود و زیان بیمه گر باید بتواند میزان خسارت خود را محاسبه یا بهتر است بگویم برآورد نماید. برای اینکه محاسبات بیمه گر نزدیک به واقع باشد نیاز به این هست که افرادی که خسارت دیده اند به موقع به بیمه گر اعلام خسارت نمایند. تصور کنید بیمه گری در سال 1000 واحد حق بیمه تولید کرده و در پایان سال 10 واحد خسارت اعلام شده است. اگر این بیمه گر 900 واحد سود اعلام و تقسیم کند و از فردای تقسیم خسارت دیده ها شروع به اعلام کردن خسارت های خود نمایند چه می شود. یک سود غیر واقعی اعلام و تقسیم شده. فاجعه انجاست که سهامدارانی که سود دریافت کرده اند سهام خود را پس از دریافت سود می فروشند و یه عده بی خبر از همه جا این سهام ها را می خرند و زیان مربوط به دوره ای را که سهامدار نبوده اند باید پرداخت کنند.

    برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی از انواع ذخایر و اندوخته ها استفاده می کنند ولی به منظور کنترل بیشتر موضوع مرور زمان هم در قراردادها گذاشته می شود تا اینطور نباشد که خسارت دیده هر زمان دلش خواست به سراغ شرکت بیمه بیاید.

    از طرف بیمه گذار اگر به قضیه نگاه کنیم موضوع مرور زمان این است که بیمه گذار نگران نباش اگر دیر از خسارت خبر دار شدی، یا به دلایلی دیر برای ادعای یا پیگیری خسارت اقدام کردی، نگران نباش بیمه گر تا دو سال از زمان وقوع حادثه منتظر تو می ماند.

    و اما چرا هر گونه اقدام بیمه گذار قاطع مرور زمان است؟

    پاسخ این است که ما گفته بودیم تو احتمالا از حادثه خبر نداری. به همین خاطر دو سال منتظرت می مانیم 🧐 ولی حالا که تو در خصوص خسارت با ما مکاتبه کردی فهمیدیم که خبر داری. پس چرا باید دو سال منتظرت بمانیم 🤔 مگر مرض داری ما را چشم انتظار می گذاری 😂 بیا پیگیر کارت باش دیگر. نمیایی؟ منم بیشتر از یکسال منتظرت نمی مانم.